توتم و تابوی دست دادن با آمریکا
توتم و تابوی دست دادن با آمریکا
گذار
باز هم سازمان ملل و باز هم موضوعی سطحی ولی همیشگی که مبنای دعواهای بی حاصل جناح های سیاسی شد. بله ماجرایی به نام دست دادن با روسای کشورهای ثروتمند و به قولی با کلاس. گویی توتمی برای برخی و تابویی برای برخی دیگر در ایران شده.
الف ) توتمی به نام دست دادن با آمریکا
انگار وقتی مسولان ما با مسولان آمریکایی دست بدهند صرف این دست دادن موجب نزول رحمت آمریکایی از آسمان شده و سیل امکانات و دلار را لااقل با هلی کوپتر و هواپیما از آسمان روانه مردم ایران خواهد کرد. تو گویی برخی در ایران در ذوق این دست دادن هستند. تمام هم و غمشان این است که دیدی با جان کری دست دادیم!
یادم هست کودک بودیم برخی فقط دوست داشتند کنار بچه پولدار و شیک کلاس بشینند و با او دوست باشند. بچه پولدار خوراکی های گران و عجیب و غریب می خورد ولی دریغ از ذره ای تعارف. ولی باز هم کنار او نشستن برای برخی جذاب بود و در کنار فقیر کلاس نشستن نشانه نزول جایگاه و اعتبار!
هر ساله که موسم نشست سازمان ملل می شود عده ای دست بر هم می سایند که آیا می شود با مسولان آمریکا دستی بدهیم و ما هم در خیل اعوان و انصار ایشان قلمداد شویم و فخری بر دوش گرفته و نشان دهیم؟ تیتر برخی روزنامه ها با عنوان اصلاح طلب و تفکرات طرفدارانشان در میان مردم همواره این را نشان می دهد. برق چشمی نشانه تمنایی بس بزرگ!
ب ) تابویی به نام دست دادن با آمریکا
از دیگر سو عده ای دیگر قرار دارند که دست دادن برای ایشان تابویی است عظیم. تو گویی وقتی با مسئول آمریکایی دست بدهیم آسمان به زمین می آید. حتی بر سبیل اتفاق و هم حتی بر سبیل مذاکره. در این تفکر دست دادن به آمریکا موجب انتقال حیله و زیان به بدن ایران شده و ایران را یارای مقابله با حیله های این شیطان نیست. وقتی این اتفاق به هر دلیلی بیفتد باید چنان های و هوی کرد که انگار مهم ترین خطای کشور رخ داده. وقتی در خطاهای بزرگ حرفی نزده ایم دیگر در این خطای اکبر باید زبان چرخاند.
ج ) وقتی دست دادن با آمریکا واجب می شود
صرف دست دادن با دشمن یک نشانه است. آموزه های دینی نشان می دهد که حتی باید با دشمن نیز ادب را رعایت نمود. در این باره داریم:
قال امیرالمؤمنین علی(ع): صافح عدوّک وإن کره، فإنّه ممّا أمر اللَّه عزّوجلّ به عباده یقول: ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ و عَدَوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ وَ مَا یُلَقَّلهَآ إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُواْ وَ مَا یُلَقَّلهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ. فصلت:۳۵ و ۳۵
با دشمنت مصافحه کن، گرچه او اکراه دارد؛ چرا که آن، از چیزهایی است که خداوند -عزّوجلّ- بندگانش را بدان فرمان داده است، |آن جا که| می فرماید: بدی را به آنچه بهتر است، دفع کن. آن گاه کسی که میان تو و میان او دشمنی است، گویی دوستی یکدل می گردد؛ و این رفتار را جز کسانی که شکیبا بوده اند، نمی یابند و آن را جز صاحب بهره ای بزرگ، نخواهد یافت.) الخصال: ۶۳۳ / ۱۰ – بحار الأنوار: ۷۱ / ۴۲۱ / ۵۸٫)
همچنین قرآن و سابقه اسلام نشان می دهد که می توان در شرایطی با دشمن صلح نمود و البته صلح وقتی خواسته دشمن باشد بر جنگ خصومت با وی ارجح است چرا که اسلام حقیت است و در زمان صلح خود را نشان خواهد داد. در این باره داریم:
(توجه اینکه لفظ کافر در قرآن لفظی عام بوده و شامل هر کس که حقیقتی را می پوشاند می باشد. این کافران می توانند مشرکان و بت پرستان یا یهودیان و مسیحیانی باشند که اسلام را قبول نمی کنند)
‘وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ‘ (سوره انفال آیه ۶۱)؛
و اگر به صلح گراییدند، تو [نیز] بدان گرای و بر خدا توکل نما که او شنوای داناست.
بنابراین صلح با دشمن جایز و ادب اسلامی حکم می کند که در هنگامه تلاش برای صلح بتوان با دشمن دست هم داد. چون قرار است قرارداد منعقد شود.
د ) لزوم صلح با برخی کافرای و دشمنان از منظر عقل
صلح با برخی کافران عقلانی هم هست. وقتی فردی با شما دعوایی ندارد و گذشته ظالمانه خود را نیز نمی خواهد تکرار کند و نمی خواهد به شما آسیبی وارد سازد و شما هم انسان مسلمان و سالمی هستی، چرا باید جنگ را ترجیح دهی؟ در شرایط صلح وقتی که حق با شماست راحت تر می توانید به تبلیغ راه روش درست خود بپردازید نسبت به زمانی که همه چیز آشفته جنگ فیزیکی به جای استدلال می شود.
ر ) وقتی دست دادن با آمریکا حرام است
در صورتی که دست دادن با دشمن ظالم به علت خود باختن و با قصد دوستی و ذوق زدگی باشد مسلماً امری نکوهیده در اسلام و قرآن خواهد بود. در آموزه های اسلامی نمی توان با کسی که به شما ظلم می کند دوست بود (باید توجه داشت که دوستی و عشق با صلح فرق می کند. در صلح به دنبال رفع خصومت و در دوستی به دنبال مراوده مطمئن و تأیید کارها و در عشق به دنبال دنباله روی از دشمن هستیم). تا مادامی که دشمن دست از دشمنی برنداشته و قصد ادامه دارد حتی صلح نیز احمقانه و مطرود است و هنگامی که با شما در یک عقیده نیست ولی ظلم و خصومتی ندارد می توان با اوصلح کرد ولی قرار نیست کارهای خلاف عقیده او تأیید شده و بدتر از آن در امور عاشقانه به دنبال او بود. در این باره داریم:
۱- هیچ وقت نباید با یهودیان دوستی برقرار کرد
‘یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ ‘
ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصاری را دوست و تکیهگاه خود نکنید! آن ها اولیای یکدیگرند و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آن ها هستند خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمیکند.(مائده، ۵۱)
این آیه نشان می دهد که با ایشان نباید دوستی به معنای اعتماد نمود و البته این با صلح نکردن فرق می کند. می توان با شخصی نه جنگ و خصومت داشت و نه به او دوستانه اعتماد کرد. بلکه حسن همجواری داشت و زندگی کرد. همچنین داریم:
‘لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فی شَیْءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاهً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصیرُ ‘
افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند و هر کس چنین کند، هیچ رابطهای با خدا ندارد مگر اینکه از آن ها بپرهیزید (و به خاطر هدف های مهم تری تقیّه کنید). خداوند شما را از خود، بر حذر میدارد و بازگشت (شما) به سوی خداست. (آل عمران، ۲۸)
۲- عدم دوستی با کسانی که دین اسلام را مسخره می کنند
‘یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفَّارَ أَوْلِیاءَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ ‘
ای کسانی که ایمان آوردهاید! افرادی که آیین شما را به باد استهزاء و بازی میگیرند ـ از اهل کتاب و مشرکان ـ ولیّ خود انتخاب نکنید! و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید! (مائده، ۵۷)
مسلماً این موضوع در مورد آمریکا و کشورهای دیگر که با هر بهانه ای به دنبال تخریب اسلام هستند صدق می کند.
۳- دست دادن و دوستی با کافرانشان ما را بالا نمی برد
بر خلاف ذوق زدگی عده ای در داخل باید توجه داشت که از منظر قرآن دست دادن و دوست شدن با دشمنان ضد دین به هیچ وجه نباید موجب شعف و احساس غرور و عزت شود. در این زمینه داریم:
‘الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّهَ فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمیعاً ‘
همان ها که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب میکنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان میجویند؟ با اینکه همه عزّتها از آن خداست (نساء، ۱۳۹)
۳- هیچ وقت یهودی ها از ما راضی نخواهند شد
اینکه احساس کنیم با دوست و اعتماد می توانیم رضایت کافران از نوع یهویان را جلب کنیم از نظر قرآن محال است مگر اینکه تغییر هویت دهیم.
وَلَن تَرْضَی عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَی حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الْهُدَی وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعدَ الَّذِی جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ (بقره – ۱۲۰)
و هرگز یهودیان و ترسایان از تو راضی نمیشوند، مگر آنکه از کیش آنان پیروی کنی. بگو: «در حقیقت، تنها هدایتِ خداست که هدایت [واقعی] است.» و چنانچه پس از آن علمی که تو را حاصل شد، باز از هوس های آنان پیروی کنی، در برابر خدا سرور و یاوری نخواهی داشت.
نتیجه / واجب بودن یا حرام بودن دست دادن آقای دکتر ظریف به نیت دولت است
از آنجا که هم با کافران و دشمنان می توان دست داد و هم نمی توان دست داد. باید به شرایط نگاه کرد و نیت آقای وزیر امور خارجه و البته دولت را در این برنامه ریزی! یا اتفاق دید. چه اتفاقی بوده باشد و چه عمدی و حساب شده:
۱- اگر ایشان به دنبال کاهش تنش ها و صلح می باشد(و از طرفی دشمن نیز مسلم شده به دنبال صلح است) این امر می تواند در شرایطی حتی واجب هم باشد.
۲- اگر ایشان به روش بسیاری از طرفداران دولت در میان مردم و روزنامه ها و رسانه ها با عشق و با هدف دوست شدن و اعتماد با ایشان دست داده باشد این امری است که از نظر قرآن پذیرفته نیست.
و بنابراین نمی توان رفتار ایشان را در این موضوع تشویق کرده و بزرگ کرد و از طرفی هم نمی توان وی را ملامت نمود. همه چیز به نیت آقای ظریف و البته سیاست خارجه دولت بستگی دارد.
همچنین باید توجه داشت که دست دادن و نزدیکی به غرب و آمریکا به عنوان دشمنان ملت ایران و دین اسلام نه تابو است و نه توتم. بستگی به موقعیت دارد. نه باید برای آن غش و ضعف نمود و نه اینکه آن را پایان دنیا قلمداد نمود. نه دست دادن با ایشان موجب سرازیر شدن امکانات و پول به کشور ما خواهد شد (همانطور که به صدها کشور ضعیف و فقیر وارد نشده) و نه این کار ما را جهنمی کرده و کشور را تحت اشغال ایشان قرار خواهد داد.
کمی اعتماد به نفس داشته باشیم. هر دو گروه توجه کنند: اعتماد به نفس